باید مرد باشی تا بتوانی شکم پنج بچه قد و نیم قد را سیر کنی.
بچه هایی که تنها شکم ندارند؛ بلکه بین بچه های امروزی که بازیهایشان هم کامپیوتری است، خواسته های آنها در دوراهی فقر و تکنولوژی سردرگم ایستاده است.
حالا اگر این مرد، زن باشد...
...
زن کنار خیابان منتظر است؛ نگاه خریدارانه مردان درشت و ریزی که سوار بر ماشین های مدل بالا و پایین هستند را می بیند.
به آن جامعه شناس دل خوشی فکر می کند که مقاله اش در روزنامه نشان از آمار بالای زنان فقیر خودفروشی می داد که تنها چیزی که برای عرضه داشتند حیثیتشان بود.
چه فرقی داشت که او این تحقیق را انجام داده بود.
و بالاخره نگاهش بر ماشین مدل بالایی ثابت ماند. او می توانست بخشنده تر از آن پیکان های قراضه باشد.
ماشین جلوی پایش ترمز زد و او بی خیال از ارزش و منزلت پایین و بالایش سوار شد.
....
زن عرق می ریخت ولی هنوز در سینی بزرگی که جلویش پهن بود میوه داشت. باید آنها را می فروخت.
مردی جلویش ظاهر شد و نگاه عمیقی به زن کرد. مرد قیمت سیبها را پرسید و زن با نگاه تندی جوابش را داد.
زن در دل به او و خودش فحشی داد. هر روز نگاه این مشتریان غیرواقعی بیشتر از مشتریانی واقعی بود که میوه هایش را می خریدند.
....
زن به آسمان نگاه می کند انگار امروز آفتاب بی رحم تر از روزهای دیگر است. به درختان خشک باغ نگاهی کرد که امسال به علت نرسیدن قطره ای آب خشک شده بودند.
زن بیل به دست فریاد می زند: راه آبو باز کنم.
- ها ...
پای راست را بر روی بیل محکم فشار داد، انگار بیل به کوه سختی گیر کرده است. اما او از سنگ سخت تر بود.
راه آب باز شد.
دسته بیل به رنگی شبیه به قرمز خونی آغشته شد.
...
او به فردا می اندیشد و عدم آشنایی او حداقل با یک حرفه امکان دست یافتن به رفاه بهتر را به آرزویی دست نیافتنی تبدیل کرده است.
تا کجا باید زنان سرپرست خانوار ایرانی به علت نداشتن مهارت کسب درآمد، راه امرار معاش خانواده را خودشان انتخاب کنند؟
چه کسی نقش حمایت از این اقشار آسیب پذیر را به عهده خواهد گرفت؟
طرح ارتقای امنیت اجتماعی، طرح مبارزه با بدحجابی، طرح ساماندهی دست فروشان، طرح مبارزه با اراذل و اوباش و طرح ...
خنده دار است! قرار است از آخر، شروع کنند!
سلام ...واقعا رسم شده به جای حل مساله خود مساله رو پاک می کنیم...خدا رحم کنه ...یه وقت اگه بخوان به قضیه بی کاری و مشکلات جوانان و غیره توجه کنن ...همه رو پاک می کنن!
سلام
نه سیاورشن جوانها رو که نمی شه پاک کرد ولی میشه در مورد بیکاری و مشکلات اونا آمار غلط داد.
هفته دولت چکار می کنی سیاورشن؟ پایه ای ؟ بریم بخندیم؟
سلام
موضوع مهم و در عین حال تلخی را انتخاب کرده اید.
به جمع بلاگرهای استان خوش آمدید.
سلام
مطلب دردناکى را مطرح کردى .
سلام دوست قدیمی مطالبت که عالیست فقط اگر در وبلاگت از عکس استفاده کنی روح و جان می گیرد این را به این خاطر گفتم که وبلاگ گردان با عکسهایت جذب مطلبت شوند.
سلام
ممنونم از حضورت.
سلام معصومه خانوم
سبک نوشتاری متفاوتتون چشمای منو وادار کرد تمام پستهاتونو بدون مکث بخونم.....احسنت.فکر غنی می تواند فرد فقیر را از لحاظ مادی بی نیاز کند البته اگر مشکلات ریز و درشت روزگار یک زن پرمسولیت سرپرست خانوار، اجازه دهد...
سلام خانم قاسمی
تا نیازهای اولیه آدمی برآورده نشه به نظر شما می تونه فکر کنه؟
آدمی که گرسنه باشه فقط به سیری فکر می کنه حالا از هر طریق ممکن که باشه.
ممنونم
با سلام مطلب بسیار جالب وحساسی را مطرح کردی باشد تا مسئولین دراین باره فکری کنند اما......کی کجا چه کسی مخصوصا برای استان ما موفق باشی دادا
سلام دوست خوبم
واقعاً مطلب شماآدم راتحت تاًثیرقرارمیده..خداکنه هیچکس توی دنیاغم بزرگترازتوانش نداشته باشه...بازهم به من سربزن خوشحال میشم..
سلام
به روزم منتظر حضور سبزت .
موفق باشى
سلام معصومه بانو...
من یه چیزی یادم رفته بود بگم، اونم اینکه من هیچ موقع کامنتامو درج نمی کنم.
(گفتم که یه موقع خدا نکرده سوتفاهمی پیش نیاد.)
دوم اینکه معنی اسم بلاگتون چیه؟
مرسی...
سلام خوبی؟
معنی اسم وبلاگم "بی" به زبان بندری یعنی "برای" ؛ "بلُم" هم به معنی "یارم، همدمم" پس برای یارم
اسم وبلاگمو از یکی دزدیدم، دوستم قبل از فوتش دوست داشت وبلاگی داشته باشه با همین نام، بعد از فوتش اول وبلاگمو ساختم بعد رفتم به خانوادش گفتم این اسم رو اون برای وبلاگ خودش انتخاب کرده بود من با اجازه شما (خانواده دوستم) روی وبلاگ خودم گذاشتم.
حالا نمی دونم می خواست با وبلاگش چه کار کنه ولی هر چه بود الان مال منه!
یک چیز یادم نره بگم اینه که، زحمت طراحی و ساخت وبلاگم را سیاورشن عزیز کشیده، که ازش ممنونم.